آیا دستکاری آب و هوا واقعا امکان پذیر است؟

آیا دستکاری آب و هوا واقعا امکان پذیر است؟

یکی از پژوهشگران آب و هواشناسی گفت: سامانه آب و هوای جهانی، سامانه ای عظیم، پیچیده و به هم پیوسته است و هیچ کشوری فناوری لازم برای کنترل آن را در مقیاس وسیع، مانند ایجاد یا منحرف کردن سامانه بارشی در یک کشور، ندارد و دستکاری هایی در مقیاس بزرگ مانند داستان «ربایی ابرها» فاقد پشتوانه علمی معتبر است.

علی اصغرزاده در گفت وگو با ایسنا، در پاسخ به این سوال که در سال های اخیر بحث «دزدی ابرها» و دستکاری آب و هوا در شبکه های اجتماعی ایران شدت گرفته است تا چه حد امکان کنترل آب و هوا وجود دارد، اظهار کرد: عوامل اصلی تعیین کننده آب و هوا، رویدادهای طبیعی جهانی مانند ال نینو، ساقه اقیانوس اطلس شمالی و نوسانات آب و هوای کره زمین و نوسانات ناشی از گرمای زمین در ایران است. مدیریت ناکارآمد مصرف

این پژوهشگر آب و هواشناسی در پاسخ به این سوال که بارورسازی ابرها دقیقاً چگونه انجام می شود و چه محدودیت هایی دارد، گفت: بارورسازی اساسا بر دو نوع است: بارورسازی سرد برای ابرهای سرد و بارورسازی گرم برای ابرهای گرم. روش رایج تر، لقاح سرد است که شامل چندین مرحله است. با توجه به اینکه هر ابری کارآمد نیست. ابرهای مورد نظر باید از نوع کومولوس باشند. این ابرها عمدتاً ابرهای سرد هستند، به این معنی که برخی از آنها زیر صفر هستند، اما هنوز بلورهای یخ به اندازه کافی تشکیل نشده است.

اصغرزاده پرمصرف ترین ماده را یدید نقره عنوان کرد و گفت: دلیل استفاده از این ماده شباهت زیادی به ساختار کریستالی آن با ساختار بلورهای یخ است. هنگامی که این ذرات در ابر پخش می شوند، به عنوان هسته های یخ مصنوعی عمل می کنند. روش تزریق معمولاً با هواپیما انجام می شود. هواپیما به داخل ابر پرواز می کند و آتش بازی حاوی یدید نقره روشن می کند.

به من یادآوری می کند: روش دیگر سوزاندن یدید نقره با استفاده از ژنراتورهای زمینی نصب شده در ارتفاعات و هدایت ذرات به سمت ابر تحت تأثیر باد است. ذرات یدید نقره سطحی را فراهم می کنند که مولکول های آب می توانند به آن بچسبند. این مولکول ها در اطراف این ذرات منجمد می شوند و کریستال های یخ را تشکیل می دهند. این کریستال های یخ سنگین تر از قطرات آب ابر هستند و شروع به سقوط می کنند. با سقوط، کریستال های بیشتری جمع می کنند و بزرگتر می شوند. هنگامی که آنها در نهایت به لایه های پایین تر و گرمتر ابر می رسند، ذوب می شوند و به صورت باران به زمین می افتند. اگر دما پایین باشد برف می بارد.

این محقق آب و هواشناسی ادامه داد: اندازه گیری دقیق افزایش بارش ها در این منطقه بسیار دشوار است، اما بررسی ها نشان می دهد که کوددهی می تواند در بهترین شرایط 5 تا 15 درصد بارش را افزایش دهد.

فناوری های فعلی نمی توانند سیستم های جوی بزرگ را منحرف کنند

اصغرزاده با اشاره به اینکه فناوری‌های کنونی و کنونی بشر نمی‌تواند مسیر سامانه‌های بزرگ جوی مانند بارش‌های مدیترانه‌ای را تغییر دهد، گفت: این سامانه‌ها با الگوهای عظیم جوی در مقیاس هزاران کیلومتر و ده‌ها کیلومتر بالاتر از افق کنترل می‌شوند و انرژی آن‌ها به قدری بالاست که تنها با فناوری‌های ریزفیزک محدود امروزی می‌توان آن‌ها را کنترل کرد. هیچ مقایسه ای وجود ندارد.”

وی با جلب توجه به تفاوت بارورسازی ابرها و عقیم سازی ابرها گفت: هم بارورسازی ابرها و هم عقیم سازی با تزریق موادی مانند یدید نقره انجام می شود. کوددهی منجر به تشکیل ذرات بزرگتر باران و افزایش بارندگی می شود، اما در استریل کردن حجم زیادی از همان مواد تزریق می شود و تعداد زیادی ذرات باران ایجاد می شود که نمی توانند بریزند و در نتیجه از بارش جلوگیری می شود.

این یک دکترا است. کارشناس هیدرولوژیست و هواشناسی تصریح کرد: طرح های بارورسازی ابرها در کشورهای چین، روسیه، اسرائیل، آمریکا، امارات و ایران به طور جدی اجرا شده است و در مجموع نتایج نشان داده است که این فناوری می تواند در بهترین شرایط در یک منطقه محدود 10 تا 15 درصد بارش را افزایش دهد. این کشورها به این نتیجه رسیده اند که کوددهی راه حل مکمل بحران آب است نه راه حل اصلی و نمی تواند جایگزین مدیریت پایدار منابع آب شود.

خشکسالی ناشی از ترکیبی از تغییرات آب و هوایی جهانی و ناکارآمدی دولت محلی

اصغرزاده با بیان اینکه خشکسالی های اخیر در ایران حاصل ترکیب تغییر اقلیم جهانی به عنوان عامل اصلی و مدیریت ناکارآمد داخلی به عنوان عامل تشدیدکننده آن است، افزود: تغییرات اقلیمی از طریق کاهش نزولات جوی، افزایش دما و تشدید تبخیر زمینه ساز این بحران شد. اما این حاکمیت داخلی بود که به دلیل برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی، استفاده از روش های آبیاری ناکارآمد در کشاورزی و برنامه ریزی نادرست در حوزه های آبخیز کشور را در برابر این تهدید طبیعی به شدت آسیب پذیر کرد. البته این سهم در برخی مناطق متفاوت است، به عنوان مثال در حوضه دریاچه ارومیه سهم تغییر اقلیم حدود 20 درصد است، در حالی که سهم عامل انسانی حدود 80 درصد برآورد شده است.

وی با اشاره به اینکه ایران چندین دهه است که پروژه های بارورسازی ابرها را در حوزه های اصلی آبخیز کارون و زاینده رود اجرا کرده است، گفت: این عملیات می تواند در بهترین شرایط منجر به افزایش حدود 10 تا 15 درصدی بارندگی در منطقه مورد نظر شود. اما برای رسیدن به پاسخ صحیح باید موسسه ارزیابی با موسسه مجری تفاوت داشته باشد.

الگوهای آب و هوا نتیجه دستکاری انسان نیست

این پژوهشگر آب‌وهواشناسی خاطرنشان کرد: تصاویر ماهواره‌ای که انحراف سامانه‌های بارشی به سمت شمال را نشان می‌دهد، نتیجه الگوهای پیچیده جوی در مقیاس بزرگ است، نه نتیجه دخالت انسان. با این حال، گرم شدن زمین باعث شده است که ارتفاعات نیمه گرمسیری دیرتر از حد معمول به عرض‌های جغرافیایی پایین‌تر منتقل شوند، بنابراین سامانه‌های بارشی به سختی می‌توانند از سد فوق عبور کرده و وارد ایران شوند. با این حال، از اواسط پاییز، ارتفاع بالا ضعیف شده و به سمت جنوب حرکت می کند.

اصغرزاده خاطرنشان کرد: دستکاری آب و هوا در مقیاس بزرگ در حال حاضر به دلیل محدودیت‌های فنی جدی به عنوان یک ابزار عملی ژئوپلیتیکی تلقی نمی‌شود، اما اگر فناوری‌های پیشرفته‌تری در آینده در دسترس قرار گیرد، پتانسیل تبدیل شدن به یک ابزار استراتژیک را خواهد داشت. در حال حاضر حتی همین بحث های تئوریک نیز می تواند باعث بی اعتمادی و تنش بین کشورها شود.

وی با اشاره به خطرات زیست محیطی یا اخلاقی استفاده گسترده از فناوری های تغییر اقلیم خاطرنشان کرد: استفاده گسترده از فناوری های تغییر اقلیم با خطرات زیست محیطی حتی با اهداف مثبتی مانند افزایش بارندگی همراه است. این مداخلات می تواند تعادل طبیعی چرخه های هیدرولوژیکی را مختل کند، الگوهای بارندگی را در مناطق همسایه تغییر دهد و تجمع مواد شیمیایی مانند یدید نقره در خاک و آب را افزایش دهد.

این پژوهشگر آب و هواشناسی به راهکارهای واقعی مقابله با خشکسالی در ایران اشاره کرد و افزود: راهکارهای واقعی مقابله با خشکسالی در ایران بر مدیریت تقاضا و مصرف متمرکز است نه فناوری های پیچیده. این راه حل ها شامل تغییر اساسی الگوی کشت و جایگزینی محصولات پر آب با گونه های سازگار با خشکسالی، بهبود راندمان آبیاری از طریق سیستم های قطره ای و کنتورهای هوشمند، احیای آب های زیرزمینی با کنترل برداشت از چاه ها و حوزه های آبخیز، و برداشت آب های سطحی و بازیافت آب های نامتعارف است. البته موفقیت این راهکارها در گرو عزم ملی، قوانین اجرایی و مشارکت مردمی است.