اگرچه ما پادشاه بهار را به خاطر داستان های Farrow به یاد می آوریم ، اما آنها غزل های بسیار قوی و مهمی دارند.
به گفته فارارو ، اشعار بهاری یکی از بزرگترین نمونه های ادبیات فارسی است. یکی از زیباترین غزل های زیر را بخوانید.
من به من نمی گویم که مرا از قفس نجات دهم
قفس برده به باغ و قلب من
فصل گلها می گذرد ،
در باغ بنشینید و مرا به یاد بیاورید
آدلیبان گل سوریه به چمن
نه دیگر پیر در حال فریاد زدن تمام فریاد او است
این مرغ را به یاد داشته باشید.
زیرا تماشای گل و لاله ها و پرستوها
اگر مرغ برای قفس وجود دارد
برده و آزادی را در باغ به یاد داشته باشید
سوخت کدام تانک ژاکت های کف من
به تخریب خانه Balıkçı فکر کنید
شمع اگر توسط مدار باد کشته شود
پروانه وجودی را به خاطر بسپار
Bistoon در جاده. او دسر را دوست دارد
اخبار را بگویید و قلب فرهاد را ناراحت کنید
برنامه نویسی
به سالمندان خانه خدا بدهید.
اگر خانه موری دارید
ساخت خانه شما غیرممکن است
ذرت ، سهم بهار ویرانه های زندان بود
آزادی و تشکر از آن خدای گنج
ارسال پاسخ