سقف خرد شبکه بانکی با تصمیم نهایی بانک مرکزی و تسهیلات وام افراد طبیعی در بانکهای بدهکار به 3 میلیون دلار افزایش یافت. با این حال ، مطالعات نشان داده اند که این رشد به افزایش تقاضا برای تسهیلات خانوار ناشی از تورم پاسخ نمی دهد.
با توجه به اقتصاد جهانی ، آخرین تغییرات را با رشد شاخص قیمت مصرف کننده مقایسه کنید ، سقف اعتباری 4.9 درصد افزایش یافته و شاخص قیمت مصرف کننده در 5 سال گذشته 4.9 درصد افزایش یافته استبشر این اختلاف منجر به کاهش ارزش واقعی تسهیلات بانکی شد. به همین دلیل فقط 2 سکه برای خرید با سقف موجود وجود دارد.سقف این وام ها پنج سال پیش بیش از 5 سکه داشت.
علاوه بر ارزش واقعی وام ، اقساط سنگین یک مانع جدی برای افراد خانگی با استفاده از این وجوه است. بنابراین ، بازپرداخت 2 ماهه 2 میلیون وام تقریباً 1.5 میلیون تن در ماه است که تخمین زده می شود معادل حقوق اساسی یک نفر با دو فرزند باشد.
بانک مرکزی اخیراً از افزایش تسهیلات سقف میکرو -لون و اعتباری خبر داده است. بر این اساس ، سقف اعتباری شبکه بانکی به 400 میلیون تومان و سقف تسهیلات اعتباری در بانک های اعتباری افزایش یافت و به 500 میلیون تومان افزایش یافت.
با این حال ، بررسی تغییرات سقف تسهیلات ، در مقایسه با تغییر شاخص قیمت مصرف کننده ، نشان می دهد که افزایش 100 میلیون دلار در سقف اعتبار خرد ، هزینه های خانوار و شرکت ها را به اندازه کافی جبران نمی کند. بانک مرکزی به منظور افزایش اثربخشی مردمان خانوار و افزایش اثربخشی سیاست های اعتباری به 400 میلیون دلار ، قدرت بانکی و اثربخشی سیاست های اعتباری را افزایش داده است.
به گفته سارا جلالی ، معاون مدیر بخش عملیات اعتباری ، این کار مطابق با سهم بالای خرد برای تأمین نیازهای مالی افراد طبیعی و خانوارها و افزایش تقاضای مؤثر و حفظ کارآیی این امکانات انجام شده است. علاوه بر این ، طبق آخرین دستورالعمل ها ، میزان تسهیلات اعتباری برای اشخاص طبیعی به 500 میلیون اقامتگاه و یک میلیارد دلار برای اشخاص حقوقی رسیده است.
از طرف دیگر ، برای اولین بار می توان تسهیلات وام را برای اصناف با اولویت واحدهای تولید پرداخت کرد. سقف این تسهیلات به عنوان یک میلیارد دلار تعیین می شود و پرداخت آن منوط به ارزیابی فنی و اقتصادی بانک عملیاتی خواهد بود.
وام های میکرو در دام تورم
افزایش سقف تسهیلات خرد و اعتباری توسط بانک مرکزی گامی برای حمایت از معیشت خانوار و شرکتهای کوتاه مدت است. این سیاست با هدف افزایش قدرت خرید افراد و توسعه خواسته های مؤثر در اقتصاد ، تأمین منابع مالی بیشتر برای خانوارها برای تأمین نیازهای اساسی خانوارها و بهبود واحدهای تولیدی به ویژه شرکتهای کوچک است. با این حال ، محاسبات نشان می دهد که این افزایش در سقف متناسب با رشد هزینه نیست و نیازهای واقعی را ارائه نمی دهد.
مطالعات نشان داده است که آخرین افزایش در سقف سطح میکرو در ژوئن 1402 تا 300 میلیون دلار تحقق یافته است. شاخص قیمت مصرف کننده حدود دو سال تا سپتامبر 1404 افزایش یافته است ، در حالی که سقف سطح میکرو 33.3 درصد افزایش یافته است. این تفاوت نشان دهنده کاهش واقعی تسهیلات در برابر تورم است. علاوه بر این ، مقایسه سقف رشد تسهیلات با تمام مدال های بهاری (امامی) با تغییرات قیمت این امر را تأیید می کند.
در 29 ژوئن ، 1402 ، قیمت هر سکه تقریباً 28 میلیون و 400000 بار و حدود 10 سکه 300 میلیون تومان بود. با این حال ، در سپتامبر 1404 ، قیمت مدالون تقریباً 93 میلیون تانزا افزایش یافت و تنها 4 ماده معدنی را می توان با سقف 400 میلیون تومن جدید خریداری کرد. این روند نشان می دهد که افزایش سقف تسهیلات تأثیر کمی در تأثیر وام های میکرو دارد و نمی تواند هزینه ها را همگام سازی کند.
بازپرداخت سایه های سنگین
یکی از مهمترین موانع کارآیی میکرو لوها مقدار زیادی از اقساط بازپرداخت است. در این زمینه ، با توجه به نرخ بهره 23 ٪ ، میزان هر اقساط محاسبه می شود. بر این اساس ، اگر سقف میکرو -سطح 400 میلیون Toman را خریداری کنید ، بازپرداخت با دوره های زمانی مختلف فشار مالی قابل توجهی را برای خانوارها ایجاد می کند. برای بازپرداخت 12 ماهه ، هر قسط تقریباً 37 میلیون و 630 هزار دلار خواهد بود. علاوه بر این ، اگر بازپرداخت 24 ماه باشد ، این مبلغ تقریباً به 21 میلیون دلار در ماه می رسد. حتی اگر یک دوره بازپرداخت 36 ماهه طولانی تر فرض شود ، هر قسط ماهانه حدود 15 میلیون تومان خواهد بود.
با این حال ، با توجه به این دو کودک ، حداقل حقوق اساسی برای یک نفر تقریباً 16 میلیون تومان است. در چنین مواردی ، تقریباً تمام حقوق اساسی یک شخص برای پرداخت وام وام هزینه می شود ، حتی اگر انتخاب بازپرداخت 36 ماهه باشد. این نشان دهنده چالش اساسی بازپرداخت این امکانات ، به ویژه در دوره های کوتاه تر اقساط است ، زیرا آنها فشار مالی جدی بر بودجه خانوار ایجاد می کنند و در واقع امکان مدیریت سایر هزینه های اساسی زندگی را محدود می کنند. به عبارت دیگر ، با توجه به تأثیر تورم و خانوارهای ایرانی بر معیشت ، این می تواند تأثیر وام های میکرو را تا حد زیادی کاهش دهد.
موانع مدیر در راه ساخت امکانات
افزایش سقف سطح میکرو گامی در جهت حمایت از معیشت خانوارها و تأمین مالی کوتاه مدت شرکتهای کوچک و متوسط است. با این حال ، حتی اگر سقف توسط بانک ها اختصاص یافته باشد ، موانع زیادی برای دریافت و استفاده مؤثر از این امکانات وجود دارد که بر اثربخشی این سیاست تأثیر می گذارد.
یکی از اصلی ترین الزامات برخی از بانکها برای به دست آوردن شرکت های خرد ، حضور سپرده بانکی در حساب متقاضی برای مدت زمانی خاص است. این یک مانع جدی ایجاد می کند ، به خصوص برای خانوارهای کم درآمد. این نیاز دسترسی به گروه های خاص را محدود می کند و هدف اصلی سیاست ، حمایت از لایه های نیازمند و بهبود جریان نقدینگی شرکت های خرد را تضعیف می کند.
علاوه بر این ، ارائه ضامن های متعدد مشکل بزرگ دیگری است. طبق دستورالعمل های عمومی بانک ها ، هر ضامن می تواند نیمی از سقف تسهیلات را تضمین کند. بنابراین ، متقاضی برای دریافت 400 میلیون وام TOMAN باید دو ضامن معتبر داشته باشد. با این حال ، تهیه ضامن 200 میلیون دلار یا کمتر کافی است. علاوه بر فرآیندهای پیشرفته اداری ، به مانعی برای میکرو -لوان تبدیل شده است.
مشکل دیگر عملکرد غیرقانونی برخی از بانک ها در هنگام پرداخت تسهیلات است. گزارش ها نشان می دهد که برخی از بانک ها مقداری از وام را به عنوان واریز مسدود می کنند یا بخشی از تسهیلات را تا پایان اقساط منتشر نمی کنند. جنبش برخلاف مقررات بانک مرکزی دسترسی کامل به وام را محدود می کند.
در نتیجه ، افزایش سقف سطح میکرو گام مثبتی در جهت حمایت از خانوارها و مشاغل است ، اما اجرای موانعی مانند الزامات سپرده ، نیاز به ضمانت های متعدد و عملکرد غیرقانونی برخی از بانک ها در جلوگیری و بهره مندی کامل از این امکانات است.
ارسال پاسخ