پول، سیاست و نفوذ؛ بخش زیرین کمک های توسعه ای اتاوا

پول، سیاست و نفوذ؛ بخش زیرین کمک های توسعه ای اتاوا


تا سال 2013، کانادا یک نهاد مستقل بود. آژانس توسعه بین المللی کانادا (CIDA) ماموریت آن اجرای برنامه های توسعه در کشورهای در حال توسعه بود. با این حال، در آن سال دولت فدرال تصمیم به انحلال این آژانس و ادغام آن در وزارت امور جهانی گرفت. بدین ترتیب ساختار جدیدی به نام امروز شکل گرفت. امور جهانی کانادا (GAC) این نهاد به عنوان نهادی شناخته می شود که سیاست خارجی، تجارت بین المللی و کمک های توسعه را در یک چارچوب واحد ترکیب می کند. به عبارت دیگر، وزارت امور خارجه کانادا اکنون مسئول دیپلماسی، تجارت و کمک به توسعه است. این موضوعی است که مرز بین منافع ملی و مأموریت های بشردوستانه را از بین می برد.

روش های توزیع بودجه و اجرای پروژه

بر اساس گزارش رسمی انجمن کانادایی برای همکاری های بین المللی، در سال مالی ۲۰۲۳۲۰۲۴مجموع کمک های بین المللی کانادا تقریباً 12.3 میلیارد دلار کانادا بود. این مقدار تقریبا می باشد ۱۰.۱ میلیارد دلار به عنوان کمک توسعه رسمی (ODA) ثبت شده است. اکثر این بودجه (بیش از 6 میلیارد دلار) مستقیماً از طریق امور جهانی کانادا هزینه شد.

این کمک ها به سه روش اصلی پرداخت می شود:

  1. پروژه های دوجانبه با دولت ها و سازمان های محلی در کشورهای هدف؛
  2. کمک چندجانبه از طریق نهادهایی مانند بانک جهانی یا سازمان ملل متحد؛
  3. حمایت از سازمان های غیردولتی و مؤسسات تحقیقاتی مانند مرکز تحقیقات توسعه بین المللی (IDRC) که تقریباً 3 درصد از کل بودجه را دریافت می کند.

بعلاوه، تقریباً 30 درصد از کمک های بین المللی کانادا در داخل کشور صرف می شود، عمدتاً برای پناه دادن و حمایت از پناهندگان تازه وارد.

اولویت ها و اهداف اعلام شد

کانادا در اسناد رسمی خود اهدافی مانند مبارزه با فقر، برابری جنسیتی، مبارزه با تغییرات آب و هوایی و تقویت حاکمیت قانون را به عنوان محورهای اصلی سیاست توسعه خود معرفی می کند. به عنوان مثال، در سال 2025، وزارت امور جهانی اظهارات متعددی ارائه کرد. ۸۷ میلیون دلار بودجه جدید را به پروژه های مرتبط با آب و هوا و تاب آوری اجتماعی اختصاص می دهد.

با این حال، این اولویت ها اغلب تابع ملاحظات سیاسی و اقتصادی است. با نگاهی به فهرست کشورهایی که بیشترین سهم از کمک های کانادا را دریافت می کنند، به نظر می رسد که بودجه عمدتاً بر مناطقی متمرکز شده است که از نظر ژئوپلیتیک یا تجاری برای اتاوا مهم هستند. مانند آمریکای لاتین، آفریقا و غرب آسیا.

سیاست توسعه یا ابزار نفوذ؟

شکی نیست که کمک های توسعه ای کانادا تأثیر مثبت انسان دوستانه ای دارد، اما ماهیت سیاست گذاری در سطح GAC نشان می دهد که بخشی از آن وجود دارد. استراتژی نفوذ نرم کانادا محسوب می شود.

در واقع، همانطور که سازمان هایی مانند JICA ژاپن یا Türkiye TIKA به عنوان سلاح نرم نفوذ عمل می کنند، برنامه های توسعه کانادا نیز ابزاری برای افزایش وجهه بین المللی، نفوذ فرهنگی و تثبیت روابط سیاسی هستند.

در گزارش رسمی خود با عنوان GAC طرح دپارتمان 2024-2025واضح است که یکی از مأموریت های اصلی این وزارتخانه «افزایش نفوذ بین المللی کانادا» از طریق سیاست های توسعه است. چنین بیانیه ای نشان می دهد که کمک های اقتصادی و بشردوستانه بخشی از استراتژی کلان سیاست خارجی اتاوا است، نه اینکه انگیزه های صرفاً اخلاقی باشد.

انتقادات و چالش ها

منتقدان چندین موضوع جدی را مطرح می کنند:

  • کاهش تدریجی بودجه عمرانی: دولت کانادا در آخرین برنامه های خود اعلام کرد که بخشی از بودجه امور جهانی را کاهش می دهد که ممکن است بر توانایی اجرای پروژه ها تأثیر بگذارد.
  • شفافیت محدود در ارزیابی نتایج: اگرچه آمار هزینه منتشر می شود، ارزیابی های مستقل از اثربخشی واقعی پروژه ها به ندرت انجام می شود.
  • اولویت منافع ملی بر توسعه واقعی: در جایی که منافع اقتصادی یا امنیتی کانادا با اهداف توسعه در تضاد است، سیاست خارجی اغلب بر اهداف بشردوستانه غلبه می کند.
  • مصرف داخلی منابع: صرف بخش بزرگی از بودجه در داخل برخلاف تعریف «کمک خارجی» است.

خلاصه

ادغام CIDA در وزارت امور جهانی، کمک های توسعه ای کانادا را به بخشی جدایی ناپذیر از سیاست خارجی تبدیل کرده است. اگرچه شعار «مبارزه با فقر و نابرابری» در ظاهر به کار می رود، اما واقعیت این است که این سیاست ها بخشی از شبکه نرم نفوذ کانادا در عرصه بین المللی است.

در حالی که کشورهای دریافت کننده به طور کلی از کمک استقبال می کنند، منتقدان می گویند این مدل ایجاد می کند وابستگی ساختاری و نفوذ سیاسی بلندمدت به این ترتیب، کمک های توسعه ای کانادا نه تنها باید به عنوان یک اقدام انسان دوستانه، بلکه به عنوان ابزاری هوشمند برای پیشبرد منافع ملی و گسترش نفوذ ژئوپلیتیکی در جهان تلقی شود.