به تازگی ، رئیس جمهور دستگاه دیپلماسی ، عباس اراكچی ، در مصاحبه با فایننشال تایمز ، نگرش رسمی كشور ما نسبت به غنی سازی اورانیوم را توضیح داد و اصرار داشت كه ایران از سمت راست خارج نشود. در این زمینه ، مجید شریفی معاون روابط بین الملل در دانشگاه خارزمی در مصاحبه ای گفت: “با توجه به آخرین اظهارات و مواضع جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده ، چشم انداز دستیابی به توافق خارج از این مسئله است.”
به گفته Etetemad ، جزئیات گفتار دنبال می شود:
براساس گزارش های رسانه ای ، در اجلاس استانبول ، تأکید شده است که یکی از شرایط تأخیر در فعال سازی ماشه ، براساس اقدامات اخیر واشنگتن ، مشاوره بین ایران و ایالات متحده در اجلاس استانبول ، ایران و اروپا بود.
با توجه به آخرین اظهارات و مواضع جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده ، احتمال توافق غیر منطقی است. در حالی که ایالات متحده بر موضع غنی سازی اورانیوم در ایران اصرار دارد ، ایران حمایت از حق غنی سازی را یک پیش نیاز غیرقابل انکار و غیرقابل انکار می داند.
مواضع ایران قبل از جنگ و پس از حملات نظامی ایالات متحده -اسرائیل تغییر نکرد. از طرف دیگر ، ایالات متحده معتقد است که بهتر است به ایران فشار بیاورد و امتیاز کسب کند ، با بیان اینکه میزان خسارت به برنامه هسته ای ایران داده می شود. از طرف دیگر ، ایالات متحده ، که به فعال سازی مکانیسم ماشه و بازگشت احتمالی تحریم های بین المللی به ایالات متحده نزدیک می شود ، اعمال می شود.
مقامات آمریكا معتقدند كه خسارات ناشی از حملات نظامی و تهدید مکانیسم محرک می تواند منجر به اتخاذ توقف غنی سازی ایران شود. با این حال ، ایران هنوز مواضع قدیمی خود را پس گرفته و بر حمایت از غنی سازی داخلی تأکید کرده است. در این میان ، برخی تخمین ها نشان می دهد که حملات نظامی به تأسیسات هسته ای ایران تقریباً توانایی غنی سازی را از بین می برد. براساس گزارش گروه بین المللی بحران (دانشکده ایالات متحده) ، خسارت به برنامه هسته ای ایران این است که حتی اگر ایران اصرار بر محافظت از این حق داشته باشد ، غنی سازی در عمل متوقف می شود.
این فرصتی برای پیشنهاد قبل از جنگ ، یعنی تشکیل کنسرسیوم با مشارکت کشورهای منطقه ای و حتی ایالات متحده ایجاد کرد. در این زمینه ، این فرایند می تواند تحت نظارت کنسرسیوم بدون نفی رسمی حق غنی سازی ایران تحقق یابد. اگرچه این پیشنهاد در حال حاضر عملی نیست ، اما می توان در مورد شرایط سازش کرد. با این حال ، در صورت عدم دستیابی به این توافق ، پیچیدگی بیشتر منتظر برنامه هسته ای ایران خواهد بود ، به ویژه اگر بازرسان بین المللی آژانس انرژی اتمی مجاز به نظارت بر برنامه هسته ای ایران تحت قانون داخلی ایران نباشند.
این ممکن است منجر به افزایش شک و تردید در مورد برنامه هسته ای ایران شود و دوباره احتمال حملات نظامی جدید ایالات متحده -اسرائیل را افزایش دهد.
به تازگی ، اگر ترامپ بار دیگر در راه غنی سازی ایران باشد ، وی ادعا کرد که کشور ما حمله نظامی به کشور ما را هدف قرار می دهد ، ایالات متحده در پایان آخرین قدم برای تحمیل تحریم های بیشتر علیه ایران و حتی چهارمین ترمینال نفت چینی را در لیست محدودیت های ایران تعریف می کند.
دونالد همچنان بر این سؤال که منع غنی سازی اورانیوم در ایران در مورد سؤال درباره سیاست های ترامپ در مورد سیاست های ایران در مورد برنامه هسته ای ایران است ، اصرار دارد. به نظر دولت ترامپ ، متوقف کردن غنی سازی محلی کوتاهترین ، امن ترین و مؤثرترین راه برای اطمینان از باقی ماندن برنامه هسته ای ایران و جلوگیری از حرکت آن به سمت تولید سلاح های هسته ای است.
برخلاف سیاست حداکثر فشار ایالات متحده ، رویکرد حداکثر فشار ایالات متحده با استراتژی کلان ماکرو استراتژی کلان “صلح” سازگار است ، که مبتنی بر افزایش فشار ، آسیب و اجبار طرف مقابل است. بر این اساس ، اجرای تحریم های جدید هنگام صحبت در مورد مذاکره و توافق ، با این استراتژی کلی مغایرت ندارد. با این حال ، دامنه و جهت گیری این تحریم ها و اقدامات آینده ایالات متحده هنوز غیرقابل پیش بینی است.
یکی از ویژگی های مهم رفتار ترامپ غیرقابل پیش بینی بودن وی است. همانطور که می توان گفت ، تنها رفتار قابل پیش بینی وی غیرقابل پیش بینی بودن است. در نتیجه ، هنگام صحبت در مورد مذاکره ، می تواند فشار اقتصادی را نیز بدتر کند یا حتی از اقدامات نظامی پشتیبانی کند. بنابراین ، احتمالاً امکان تصمیم گیری علیه ایران را دارد.
در چنین مواردی ، رویکرد اسرائیل را چگونه ارزیابی می کنید؟
بله ، نباید روی ترامپ متمرکز شود ، زیرا به عنوان یک فعال مؤثر در سیاست های منطقه ای ایالات متحده ، رژیم صهیونیستی می تواند روند تغییر را تغییر دهد و حتی بر استراتژی ایالات متحده در منطقه تأثیر بگذارد.
بنابراین ، هنگامی که ترامپ در مورد مذاکره صحبت می کند ، اسرائیل هنوز هم محتمل است. علاوه بر این ، در پاسخ به این سؤال که آیا فشارها ادامه خواهد یافت یا منجر به گزینه نظامی می شود ، باید به شدت به مذاکرات محدود شود. اگر مذاکرات تمدید شود ، طرفین بر مواضع خود اصرار دارند ، و به ویژه اگر ایران از دسترسی به بازرسان برای کنترل برنامه هسته ای امتناع ورزد ، احتمال پیشرفت به سمت درگیری نظامی به میزان قابل توجهی افزایش می یابد.
واکنش پکن به محدودیت هایی که می تواند صادرات نفت کشور ما را به بازیگر در سایه بازیگر ترک کند ، چیست؟
چین نشان داد که ایالات متحده و تنش در زمینه رقابت قدرتهای بزرگ است ، اما این امر تنش را به شکلی حاکم می کند که به منافع اصلی آن آسیب نرساند. تجارت گسترده چین با ایالات متحده از برخورد با ایران با هزینه تجارت با ایالات متحده یا خرید نفت از کشور ما جلوگیری می کند. سیاست خارجی گذشته چین نیز اصل اجتناب از تنش با ایالات متحده را نشان داده است.
حتی در موضوعات استراتژیک مانند مشکل تایوان ، چین از درگیری مستقیم با ایالات متحده جلوگیری می کند. این رویکرد مبتنی بر یک سیاست “صبر استراتژیک” است که چین انتظار دارد فرصت مناسب برای اعمال فشار بر ایالات متحده باشد ، اما اکنون از تنش جلوگیری می کند. اگر ایالات متحده چین را برای جلوگیری از خرید نفت ایران فشار دهد ، واکنش چین به بازارهای بین المللی بستگی دارد. فشار بیش از حد برای جلوگیری از خرید نفت ایران ، به ویژه چین ، می تواند بر قیمت نفت در بازارهای جهانی تأثیر بگذارد.
با توجه به تجربیات قبلی چین و استراتژی های گذشته ، به نظر نمی رسد که در برابر چنین فشارهایی مقاوم باشد و احتمالاً تا حدودی با سیاست های ایالات متحده همراه خواهد بود. با این حال ، از آنجا که هیچ کس در طرفین بازار انرژی وجود ندارد ، فشار ایالات متحده ممکن است به اندازه اولین ریاست جمهوری ترامپ ، جایی که صادرات نفت ایران به 5000 بشکه در روز کاهش یافته است ، شدید نباشد.
با توجه به بازدید احتمالی آژانس بین المللی انرژی اتمی به کمیته فنی ایران به ایران ، که با اشاره به آخرین تعاملات ایران و غرب ، آیا تعامل نسبی تهران با موسسه حفاظت می تواند توافق نسبی باشد؟
روابط ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی و کشورهای اروپایی ، به ویژه جنگ اوکراین ، به دلیل تحولات اخیر بسیار پیچیده شد. مخالفت اروپا با برنامه هسته ای ایران دیگر محدود به مشکلات هسته ای نیست. ادعاهای اروپایی برای حمایت نظامی ایران در روسیه در طول جنگ اوکراین ، اروپا را راهنمایی کرد تا ایران را به عنوان دشمن اصلی روسیه در اروپا ببیند. این اتهامات رویکرد اروپا را تغییر داد و آنها را به استفاده از تمام وسایل فشار علیه ایران سوق داد. در گذشته ، قبل از جنگ اوکراین در ماه فوریه ، اروپا واسطه ای برای بحران برنامه هسته ای ایران بازی می کرد و سعی می کرد فضایی برای تعامل بین ایران ، چین و ایالات متحده فراهم کند.
اما اکنون ، به دلیل جنگ اوکراین ، کشورهای اروپایی خود را در موقعیتی چالش برانگیز می بینند و حداکثر فشار علیه ایران دونالد ترامپ را دنبال می کنند. اگرچه هر دو طرف (ایالات متحده و اروپا) با فشار به ایران سازگار هستند ، اما درگیری نظامی اروپا تمایلی به بدتر ندارد. این ناشی از پیامدهای غیرقابل پیش بینی اقدام نظامی است. اروپا ترجیح می دهد مشکل هسته ای ایران را از طریق مذاکره حل کند.
در این زمینه ، اگر اروپا مطمئن باشد که ایران در جهت همکاری در کنترل های آژانس بین المللی انرژی هسته ای قرار دارد ، ممکن است فعال سازی مکانیسم ماشه را به تأخیر بیندازد ، اما اگر ایران بعید است که با ایالات متحده همکاری یا مذاکره کند ، امکان فعال سازی اروپا وجود ندارد.
اگر ماشه فعال شود و بازگشت همه تحریم ها گزینه ها و اهرم برای تغییر رفتار ایران و پایان دادن به حداکثر فشار باشد؟
فعال سازی مکانیسم ماشه بدون شک برخلاف ایده هایی که برخی در تلاش برای تشویق آن هستند ، عواقب اقتصادی قابل توجهی برای ایران خواهد داشت. بازگشت شش تصمیم اتخاذ شده قبل از جمهوری اسلامی ایران به این معنی است که ایران مطابق با بخش هفتم منشور سازمان ملل مجدداً تأسیس شده است. این موضوعی است که فشارهای سنگین سیاسی و اقتصادی را برای کشور به کار خواهد گرفت. اگرچه برخی از عقاید فنی بر این باورند که تحریم های شورای امنیت از نظر فشار تحریم های ایالات متحده بدون ایالات متحده تفاوت چندانی ندارد ، اما حقیقت این است که بازگشت تحریم های بین المللی دامنه تأثیر را گسترش می دهد و شرکت ها و بازارهای مالی بیشتری را در تعامل با ایران محدود می کند.
در این میان ، بار روانی این فشارها بسیار بیشتر از گذشته خواهد بود و بدون شک تأثیر آن بر اقتصاد ایران خواهد بود. در این موارد ، تصور نمی شود که بازگشت تحریم ها بی اثر باشد. این تحریم ها مطمئناً اقتصاد ایران را سرکوب می کند. با این حال ، مسئله مهم تمایل به استفاده از مکانیسم ماشه اروپا به عنوان ابزاری برای فشار بر جمهوری اسلامی ایران است. هدف از این فشارها ، آوردن ایران به جدول مذاکره برای حل برنامه هسته ای است. حقیقت این است که ایران اکنون یکی از پیچیده ترین و دشوارترین شرایط ممکن در طول اختلاف هسته ای خود است.
وضعیتی که نه تنها ایالات متحده بلکه در کشورهای اروپایی نیز در تلاش است تا فشار را افزایش دهد ، از طرف دیگر ، همچنان به تهدید نظامی ادامه می دهد. گزینه هایی مانند ترک پیمان NPT یا محدود کردن همکاری با آژانس بین المللی انرژی اتمی ممکن است از نظر تئوری در مقابل ایران باشد ، اما لازم به ذکر است که سطح تنش و دشمنی به حدی افزایش می یابد که یک اقدام جدید ممکن است منجر به یک بحران جدید شود.
از دیدگاه واقع بینانه ، اگر اروپایی مکانیسم ماشه را فعال کند و ایالات متحده به تحریم ادامه دهد ، مقاومت ایران ممکن است تنها گزینه باقی مانده باشد ، در غیر این صورت باید امتیازات قابل توجهی را ارائه دهد. با این حال ، نظریه های روابط بین الملل تأکید می کند که تصمیمات گرفته شده در زمینه های مهم آینده تعامل طرفین را شکل می دهد. اگرچه این تصمیمات منطقی و واقع بینانه است ، اما بعضی اوقات می توانند راه را برای جنگ هموار کنند.
در ادبیات روابط بین الملل ، اوضاع “رئالیسم جنگ” نامیده می شود. یعنی مکانی که اقدامات ظاهراً منطقی و اجتناب ناپذیر می تواند منجر به رویارویی نظامی شود. بنابراین ، باید به خاطر داشت که هر اقدام واقع گرایانه منجر به عواقب مثبت و مطلوب نخواهد شد. اگر این دو طرف از تصمیمات اعلام شده خود پیروی کنند ، احتمال درگیری نظامی بسیار بالا خواهد بود.
ارسال پاسخ