بعدی-اسکیزوفرنی یکی از بد فهمیده ترین بیماری های انسان است. واقعیت این بیماری با کاریکاتورهای رایج فردی که درد می کشد، زمزمه های نامنسجم می کند یا به طور ناگهانی به کسی حمله می کند بسیار متفاوت است. افراد مبتلا به اسکیزوفرنی در واقع بیشتر از افراد بدون اسکیزوفرنی درگیر خشونت نیستند.
بر اساس گزارش فردا، تقریباً یک درصد از جمعیت جهان، زن یا مرد، ثروتمند یا فقیر، از هر نژاد و فرهنگ، از اسکیزوفرنی رنج می برند. اسکیزوفرنی را می توان با دارو و درمان های روان شناختی درمان کرد. از نظر اجتماعی درمان می شود، اما این درمان ها برای همه افراد و برای هر علامت بیماری به خوبی جواب نمی دهد. اسکیزوفرنی بیش از هر چیز بر چیزهایی که ما را انسان می کند تأثیر می گذارد: طرز تفکر، شیوه عمل و احساسمان. به خصوص توانایی تجربه لذت.
سه چهارم افراد مبتلا به اسکیزوفرنی از آنهدونیا رنج می برند: ناتوانی در لذت بردن کامل از فعالیت ها یا فعالیت هایی که زمانی لذت بخش بوده اند. حضور دوستان دیگر تمیز نخواهد بود، غذاهای خوشمزه قبلی ممکن است بی مزه شوند. (این همچنین علامت کانونی افسردگی است.) ناتوانی در تجربه لذت از طریق مصاحبه با یک متخصص سلامت روان به صورت بالینی ارزیابی می شود. در این مصاحبه از فرد در مورد لذت بردن از فعالیت های مختلف زندگی مانند معاشرت با دیگران، غذا خوردن، کار یا تفریح پرسیده می شود. سرگرمی به یک سوال تبدیل می شود
در تحقیقاتم از روشها، نظریهها و مقیاسهایی در زمینه علوم عاطفی برای درک بهتر ناتوانی در احساس لذت در اسکیزوفرنی استفاده کردم. نظریه و اساس تحقیقات علوم هیجانی بر این مفهوم استوار است که احساسات و عواطف از جمله لذت را می توان از طریق یک ارزیابی جامع بر اساس روش های متعدد به طور کامل تری درک کرد.
من واکنشهای عاطفی را با اندازهگیری تغییرات در حالت چهره، گزارش تجربه، فعالیت مغزی و پاسخهای بدنی زمانی که هم افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و هم بدون اسکیزوفرنی درگیر محرکهای احساسی مهمی مانند فیلم، عکس، غذا یا صرفاً صحبت کردن در مورد زندگیشان بودند، ارزیابی کردم.
آیا افراد مبتلا به اسکیزوفرنی با توجه به اینکه اغلب دارای اختلالات روانی عمیق هستند، احساسات خود را به طور دقیق و قابل اعتماد گزارش می کنند؟ بله افراد مبتلا به اسکیزوفرنی می توانند از همان جنبه های عمومی در توصیف احساسات خود مانند افراد بدون اسکیزوفرنی استفاده کنند: ظرفیت، یا اینکه یک احساس خاص چقدر خوشایند یا ناخوشایند است. و برانگیختگی، یا اینکه یک احساس چقدر برانگیخته یا آرامش بخش است. هیجان نشان دهنده یک احساس لذت بخش است که با برانگیختگی زیاد همراه است. متانت نشان دهنده یک احساس مثبت با برانگیختگی کم است و بی حوصلگی نشان دهنده یک احساس ناخوشایند با برانگیختگی کم است.
در مقایسه با افراد بدون اسکیزوفرنی، بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی تجربیات مشابه (یا کمی پایینتر) از احساسات لذتبخش را در هنگام دریافت محرکهای هیجانانگیز بدون توجه به تغییرات در وضعیت درمان فرد گزارش میکنند.
بنابراین لذت فقط تجربه لحظات لذت و لذت نیست. لذت شامل انتظار و انتظار است. ارتباط بین خود فعلی و خود آینده. این تمایز حیاتی و مهم است. لذت نه تنها مربوط به تکمیل و به پایان رساندن تجربه است (یعنی به طور همزمان)، لذت نیز یک موضوع پیش بینی و انتظار است: توانایی پیش بینی تجربیات لذت بخش آینده در حالی که از خود انتظار و انتظار لذت لذت می بریم.
اسکیزوفرنی این تمایز را دقیق تر و واضح تر می کند. افراد مبتلا به این اختلال کمتر احتمال دارد رویدادهای آینده را خوشایند پیشبینی کنند یا انتظار داشته باشند که از پیشبینی و پیشبینی رویداد لذت ببرند. و بیایید تا یک رویداد را تجربه کنید. این باعث می شود آنها کمتر به دنبال تجربیات لذت بخش باشند.
پیشبینی اینکه چیزی در آینده لذتبخش خواهد بود، نیازمند مهارتهای شناختی متعددی است، از جمله تخیل، تفکر، استفاده از تجربیات گذشته و حفظ یک تصور یا حالت عاطفی. به عنوان مثال، تصمیم گیری برای رفتن به تعطیلات؛ ممکن است در فکر بازدید از پارک ملی ایالات متحده باشید که شما را به یاد سفر قبلی شما به پارک ملی یلوستون می اندازد.
این بلافاصله شما را به پیش بینی اینکه سفر شما آرامش بخش و لذت بخش خواهد بود، با چشم اندازهای مناظر و حیات وحش منجر می شود. با این انتظار، اکنون تقریباً شروع به تجربه لذت کرده اید. با دانستن اینکه به زودی این لذت را تجربه خواهید کرد.
لذتی است بر اساس انتظار و توقع. این فرآیندها از سیستم انگیزشی شما در هنگام رزرو سفر (نزدیک شدن به محرکها و رفتارها) پشتیبانی میکنند و زمانی که به تعطیلات میروید لذت نهایی را تجربه میکنند. شما لذت آن تعطیلات را دوست خواهید داشت (و حفظ خواهید کرد) و تجربه را به خاطر خواهید آورد. و دفعه بعد که باید در مورد تعطیلات تصمیم بگیرید، می توانید این خاطره را به خاطر بیاورید و همان اقدام زودگذر را بارها و بارها تکرار کنید.
یکی از راههایی که من تجربه لذت پیشبینیشده و پیشبینیشده را در تحقیقم ارزیابی کردم، استفاده از یک معیار خودگزارشی از تجربه پیشبینی و پیشبینی فیزیکی/حسی به نام مقیاس تجربه لذت زمانی بود. این مقیاس شامل مواردی است که هم تجربههای لذت پیشبینیشده و هم واقعی را از احساسات مختلف فیزیکی ارزیابی میکند (به عنوان مثال، “وقتی به خوردن غذای مورد علاقهام فکر میکنم، تقریباً میتوانم طعم خوبی را بچشم.”).
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی نسبت به افراد غیر اسکیزوفرنی امتیاز کمتری از لذت پیش بینی دارند، اما لذت تکمیل شده و تکمیل شده را گزارش می کنند. این الگو در افرادی که در معرض خطر ابتلا به اسکیزوفرنی هستند، در افرادی که در ابتدای روند بیماری هستند یا در افرادی که سال ها به این بیماری مبتلا بوده اند و در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی از کشورها و فرهنگ های مختلف دیده شده است.
منبع: aeon.co
ارسال پاسخ